ارزشیابی میتواند براساس دو رویکرد متفاوت انجام شود: 1ـ سنجش و ارزشیابی با رویکرد سنتیاین نوع سنجش بر آزمونهای جزئینگر متکی است و طی آن دانشآموز با یک دسته پرسشهای مجرد و اکثراً ناملموس سنجیده میشود. پرسشهای این آزمون خدشهناپذیر است و هیچ گاه معلم در هنگام انجام آن فرصت نمیکند با دانشآموز تعامل کند یا دانشآموز فرصت نمییابد پرسش را تجزیه و تحلیل کند و مثلاً بگوید «بهتر بود سؤال را این طور طرح میکردید که … ». یا «این بار من از شما سؤالی میپرسم تا جواب دهید» (ویگنیر 1993). ویژگی اصلی ارزشیابیهای سنتی این است که منحصراً به سنجش دانشآموز متوسل میشوند و به آزمون شونده (دانشآموز) فرصت ارزشیابی خود و دریافت بازخوردهای مؤثر از معلم داده نمیشود. (ولف و همکاران 1991) معتقدند در چنین آزمونی تعداد پاسخهای صحیح نمره دانشآموز را تعیین میکند و نه کیفیت عملکرد او، درست مثل اینکه تعداد جملههای کامل یک مطلب چاپ شده را بشماریم ولی از ارزیابی قدرت بیان موضوع و انسجام مفاد در چارچوب آن غفلت کنیم. در این آزمون معمولاً آن پاسخی که مغایر با پاسخهای از پیش تعیین شده باشد غلط گرفته میشود و حتی طرح پرسشهایی که به دانشآموز اجازة بیان دیدگاههای متفاوت را بدهد، به ندرت پذیرفته میشود. استدلال طرفداران این نوع آزمونها این است که معتقدند سنجش و ارزشیابی دانشآموز از این طریق دقیق و تکنیکی امکانپذیر است. امّا آیا به واقع دقت اندازهگیری و سنجش میتواند ملاک اصلی اعتبار آن آزمون شود؟ اکثر سنجشهای پایانی که معمولاً در پایان یک دورة آموزشی انجام میشود و میزان آموختهها را براساس حدود انتظاراتی از پیش نوشته شده میسنجد، از انواع سنجشهای سنتی است. این آزمونها نقشی در برنامهریزی معلم برای پیشرفت تحصیلی دانشآموز ندارد و به عبارت دیگر، معلم در طرح درس و تدریس خود از نتایج این آزمونها برای آموزش همان دانشآموز بهره نمیگیرد. 2ـ سنجش و ارزشیابی با رویکرد پویا و رشد دهنده = ارزشیابی مستمرارزشیابی مستمر، تدریجی یا تکوینی، اصطلاحهایی هستند که این روزها در بین معلمان و مدرسان کشور زیاد به کار میروند. امّا آنان در تفسیر معنای این واژه به ندرت توافق دارند. بعضی از آن تصوری مشابه ارزشیابی براساس آزمونهای پایانی، ولی در مقیاس کوچکتر و تعداد بیشتر دارند. به عبارتی، آنان کلمات مستمر و مکرر را معادل گرفتهاند. گروهی آن را همان آزمونهایی میدانند که در انتهای هر جلسه یا هر چند جلسه تدریس در واقع واژة سنجش مستمر معادل فارسی عبارت Formative Assesment است. فرهنگ لغات انگلیسی کلمة Formative را به تکوینی، سازنده، رشددهنده و یا شکلدهنده ترجمه کرده است. بنابراین به نظر میرسد کلمة مستمر ترجمة مناسبی نیست. این ترجمة نادرست، تصور نادرستی را نیز از آن در ذهن متبادر میکند. احتمالاً اگر به جای واژة سنجش مستمر از سنجش سازنده، پویا یا رشددهنده استفاده شود، میزان سوء تعبیرهایی که در عمل از واژة مستمر میشود، کاهش خواهد یافت......................ادامه مطلب... نوشته شده توسط محمدی در جمعه 87/11/4 و ساعت 2:27 عصر
نظرات دیگران() ارزشیابی و 97 نکته مهم
......................ادامه مطلب... نوشته شده توسط محمدی در جمعه 87/11/4 و ساعت 2:23 عصر
نظرات دیگران() تحلیل سوالات آزمون تحلیل پاسخهای دانشآموزان به هر سوال، اطلاعات تشخیصی لازم را برای بررسی کیفیت یادگیری دانشآموزان و مشکلات آموزشی در اختیار معلم قرار میدهد و او را در رفع مشکلات یادگیری و آموزش مدد میرساند. برای تحلیل سوالات آزمون باید نحوه پراکندگی پاسخهای آزمون شوندگان برای هر سوال و هر گزینه را مشخص نمود یعنی معلوم نمود در هر سوال چند نفر گزینه درست را انتخاب کردهاند و هر یک از گزینههای انحرافی چند نفر را به خود جلب کرده و چند سوال را بیجواب گذاشتهاند. بر اساس این اطلاعات نکات زیر در مورد تکتک سوالات روشن میشود. الف- قوهی دشواری سوال ب- قوهی تمیز سوال ج- ارزش مورد نظر برای هر گزینه انحرافی محاسبه ضریب دشواری منظور از دشواری یک سوال این سوال است که جمع پاسخدهندگان به آن سوال چگونه پاسخ دادهاند. برای محاسبه ضریب دشواری یک سوال برگههای امتحانی را با توجه به نمره کل آزمون به دو دسته مساوی گروه بالا و گروه پایین تقسیم کرده و طبق فرمول زیر عمل مینماییم. تعداد انتخابهای درست گروه پایین + تعداد انتخابهای درست گروه بالا 100 × = ضریب دشواری سوال تعداد افراد گروه بالا + تعداد افراد گروه پایینادامه مطلب... نوشته شده توسط محمدی در چهارشنبه 87/11/2 و ساعت 12:23 عصر
نظرات دیگران() قواعد طرح سوالات امتحانی و تصحیح پاسخنامه فصل اول – مقدمه امروزه بر اثر پیشرفت سریع علوم و تکنولوژی ویافتههای جدید روانشناسی و تعلیم و تربیت، مفهوم آموزش و پرورش به کلی دگرگون شده و دامنه آن نیز گسترش یافته است. نقش تعلیم و تربیت جدید آن است که استعدادها و تواناییهای دانشآموزان را شکوفا نموده و آنان را برای شرکت در فعالیتهای سازنده جوامع پویای بشری آماده سازد به نحوی که سعادت واقعی افراد و جوامع تأمین گردد. نیل به این هدف مستلزم ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار دانشآموزان است بدین معنی که هر یک از مواد و برنامههای آموزشی در نگرشها، علایق، تواناییها و رفتار دانشآموزان تغییرات معینی را به وجد آورد. بر این اساس ارزشیابی، نظارت و کنترل تغییرات رفتاری دانشآموزان از جایگاه بسیار خطیر و نقش تعیین کنندهای برخوردار است. ارزشیابی به عنوان بخش جدایی ناپذیر فرایند آموزش و پرورش به شمار میرود بنابراین تنها به امتحانات پایانی اعم از پایان سال، ثلث یا نیمسال تحصیلی محدود نمیشود بلکه برای مقاصد مختلف، به صورتهای گوناگون و به طور مستمر همراه با آموزش و پرورش دانشآموزان انجام میگیرد. چنانچ ارزشیابی بر اساس اصول و موازین علمی صورت گیرد آن را میتوان مهمترین رکن آموزش و پرورش و موثرترین عامل برای بهبود کیفیت یادگیری دانشآموزان در جهت تعلیم و تربیت به شمار آورد. بر این اساس ارزشیابی، نظارت و کنترل تغییرات رفتاری دانشآموزان تغییرات رفتاریداشآموزان از جایگاه بسیار خطیر و نقش تعیین کنندهای برخوردار است. ارزشیابی به عنوان بخش جدایی ناپذیر فرایند آموزش و پرورش به شمار میرود بنابراین تنها به امتحانات پایانی اعم از پایان سال، ثلث یا نمیسال تحصیلی محدود نمیشود بلکه برای مقاصد مختلف، به صورتهای گوناگون و به طور مستمر همراه با آموزش و پرورش دانشآموزان انجام میگیرد. چنانچه ارزشیابی بر اساس اصول و موازین علمی صورت گیرد آن را میتوان مهمترین رکن آموزش و پرورش و مؤثرترین عامل برای بهبود کیفیت یادگیری دانشآموزان در جهت تعلیم و تربیت بشمار آورد.
فصل دوم: کلیات - امتحان باید تحقق هدفهای آموزشی را در هر یک از مواد درسی ارزیابی کند. - سوالات امتحانی باید با محتوای مواد آموزشی سازگار باشد، توانایی و مهارت دانشآموزان را در سطوح مختلف هدفهای تربیتی مورد سنجش قرار دهد و از میان تمامی هدفهای تربیتی مورد سنجش قرار دهد و از میان تمامی سئوالات ممکن در رابطه با هدفهای رفتار و محتوای هر درس به گونهای انتخاب شوند که نمونه جامعی از آموختههای دانشآموزان را مورد سنجش قرار دهند. - محتوای امتحان باید متناسب با هدفهایی باشد که امتحان برای آن هدفها انجام گیرد. منابع: روانشناسی پرورشی، تألیف: دکتر سیف ارزشیابی به روش نوین، خانم طاهره رستگار ..................ادامه مطلب... نوشته شده توسط محمدی در چهارشنبه 87/11/2 و ساعت 12:21 عصر
نظرات دیگران() یادگیری با رویکرد ساختار گرایی این نظریه اشاره بر ان دارد که یادگیرنده دانش را برای خودش و توسط خودش می سازد هر فراگیر گاه به طور جمعی و گاه به صورت انفرادی معانی را می سازد. او یاد می گیرد که ایجاد معانی همان یادگیری است و نمیتوان این یادگیری را به روش دیگر به دست اورد. توجه به این نظریه دو دیدگاه را حاصل است: ?ـ ما مجبورییم بر روی فراگیر در افکار وی پیرامون یادگیری متمرکز شویم نه روی موضوع و مبحث تدریس ?ـ هیچ دانشی سوای از تجارب فراگیر وجود ندارد(دانش به وسیله یادگیرنده یا اشتراک معانی توسط فراگیران ساخته شده است.) می توان گفت نکته دوم مهمتر و مقدم تر است......ttp://www.baraty.persianblog.ir ادامه مطلب... نوشته شده توسط محمدی در چهارشنبه 87/11/2 و ساعت 12:12 عصر
نظرات دیگران() لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|